برآی ِ من فقط یک نگـآه ِ تو ، همین قدر که بدآنم هستی ،کـآفیست ...
|
به نــآم ِخُــدآ
خوبی نازنینم ؟!
روزگـآر بر وفق ِ مرادت پیش میرود
خوشحالی با او ؟! :(
+راستی اینجا ، هنوز حال ِ ما تعریفی ندارد
شاعر فقط همیشه می میرد ....[حمید خصلتی]
غزل فقط زمانی زیباست که
برای تو نوشته شود ...
از یه جـآیی به بعد ،
ب همه کــــــــس و همه چیز بی اعتنا میشی
دیـــــــــــگه نه از کسی میرنجی و نه ب کسی دل میبندیــ...
از یه جـآیی به بعد ،
مرض چک کردن ِ موبایلت خوب میشه.اصلا یادت میره موبایل داری
دیــــــــگه دلشوره نداری ک موبایلتو جا بذاری یا اس ام اسی بی جواب بمونه
دیگه سنگینی ِ موبایلت تو خونه تو جیبت آزارت نمیده...
دیگه میتونی بی پَروا از رو سایلنت برداریش...
بشنوی و ب خودت بگی اصلا یادم نبود اینو واسه رینگتون ست کرده بودم...
از یه جـآیی به بعد،
دیگه دوست نداری هیچکسو ب خلوت خودت راه بدی
حتیاگه تنهایی کلافت کرده باشه
از یه جـآیی به بعد ،
باور میکنی کسی برای تنها نموندن تو نمیاد
یا اگه کسیم میاد واسه تنها نموندنه خودشه
از یه جـآیی به بعد ،
دیگه گریه نمیکنی فقط یــ بغض همیشگی هس ک ...
ک بهش عادت میکنیـــ ــ ـ...
از یه جـآیی به بعد ،
هرروز دلت واسه یه آغوش ِ امن تنگ میشه
اما ب هیچ آغوشی فک نمیکنی ...
از یه جـآیی به بعد ،
دیگه حرفی برا گفتن نداری
ساکت بودن رو ب خیلیـ از حرف زدنا ترجیح میدیـ...
از یه جـآیی به بعد ،
فقط یـــ حس داریـ حس بی تفاوتیـ...
نه از دوست داشته شدن خوشحال میشی
و نه دوست داشته نشدن اذیتت میکنه...
از یه جـآیی به بعد ،
بعده نزدیکترین , حتیـــــ از رگ گردنت هندزفریـــت
از همه و همه یــــ آدمایــ مدعی دورت بهت نزدیک تره...
" و ایـن یـعـنـے تـنـهـــــــــایـے مـفـرط ...!! "
×کُــپی بود :)
چقدر این روزهـآ
گره ِ بغض هایم
شُل شده اند ...
راحت میشوم وقتی گرمی ِ اشک هام را
روی گونه اَم احساس میکنم ...
دلخوشی ِ عمیقی ست در این
دنیای ِ یخـــی ...
متنفرم از
همه ی ِ اونـایی که
با تو هم اَسم َن ...
دآغون میشم با شنیدنش از زبون ِ یکی دیگه ...
حــآل که داری میروی
گهگاهـی سراغی ازین
دیوانـه بگیر ...
...
خبری بگیر ببین عاشقی که
در روز هزار بار برایت جـآن میداد ،
دیگــر نــآیی برای ادامه ی زندگی خود
ندارد ...
چه برسَد به مُردن برای ِ تو ...
من که میدآنـم آخـِر
خیــآل ِ تو
مرا شاعر می کند ...
نمیخواهم این سمَت را ..
تو فقط برگرد ،
با خیال که نمی شود زندگی کرد ....
تو که می دانـی
با رفتنت ،
دیوانه تر میشوم ...
کـآش ...
کاش بمـآنی ...
با تمـآم ِ وجود
دوستت داشتم
و دارم ...
هنوز ...